فوکوس باشید: هم در زندگی، هم در هنر!

نشانه ها و معنا در عکس های آئینی

در آثار هنریِ دینی ، هنرمند از طریق نشانه ها ، ساختار ها ،  فضا سازی معنوی و همچنین انسجام بخشیدن به بیان تصویری ، روزنه ای معنوی  و رابطه ای فرهنگی را شکل می دهد که ارتباط انسان با معنویت را عمق می بخشد. حساسیت های فطری از عواملی است که موجب می شود انسان با آثار معنوی و دینی ، رابطه ای درونی تر پیدا کند که در آن ، هم هنرمند بعنوان پدید آورنده و هم مخاطب آن، ارتباطی تغزلی با اثر پیدا کنند.

 

  

اساس و سرچشمه ی اصل آفرینش گری در ساحت های قدسی و گرایش به آن ، ریشه در میراث معنوی ، فرهنگی و دینی جامعه دارد. در هسته و جوهره ی همه ی مذاهب و آئین های دینی و سنتی جهان ، حقیقتی نهفته است که اتکاء به آن انسان را به معرفت شناختی نزدیک و او را از تعلقات دنیوی دور می کند. هنر هایی که از معنویت دین و مذهب به عنوان بخشی از فرهنگ جامعه بهره می گیرند انسان را به حقیقتی والا سوق می دهند.

     عکاسی که در میان دیگر هنر ها از حوزه ی وسیع تر دیداری برخوردار است ، تلاش پنهانی دارد که در عین پرداختن به واقعیت ، به قلمرو متعالی تر ی که از راهروی ذهنیت به تجّلی می رسد ، بخشی از ژرفای هستی را معنا کند. یک عکس ، نشانه ها و عناصر زیادی را در خود دارد که به تنهایی معنای مستقل از یکدیگر دارند و یا به بیان محدود ی اشاره دارند ، ولی هنگامی که این عناصر با یکدیگر در می آمیزند و به  علائم و نشانه های نظام یافته تری گسترش می یابند ، بیانی متفاوت و محتوایی خارج از معنای مستقل خود می یابند . گاهی بسیاری از قوانین و قواعدی که در علم نشانه شناسی به کار گرفته می شوند، بطور مجرد ارزش ذاتی بیانی ندارند، بلکه شیوه و درایت هنرمند از استفاده ی آگاهانه و کابردی اشان بدان ها معنا و ارزش می بخشد. 

 

 

   در رهیافت های تصویری مختلفی که به دین می پردازد ، نشانه ها به عنوان مفاهیمی اساسی ، دارای ارزش های فرهنگی و معنوی والایی هستند. بسیاری از این نشانه ها دارای رمزگان هایی هستند که نیاز به رمز گشایی دارند و برخی دیگر  نیز در ساده ترین شکل خود در جهت آگاهی بخشی بر نقش کارکردی خود دلالت دارندو عناصر ساختاری نیز با کاربردهای زیبایی شناسانه که در یک نظم و وحدتی خلاق ارائه می شوند ، خود به بازتعریف این شاخصه ها و تفسیر آنها کمک می کنند.

  از دیدگاه رفتار های اجتماعی، نشانه ها ی زیبایی شناسی که مبتنی بر محتوای ذاتی اشان در آثار هنری دینی ارائه می شوند و اغلب برگرفته از همان نشانه های مذهبی و شمایل های آئینی است، تحلیل منحصر به فردی در حوزه ی علم نشانه ها دارند و با وجود اینکه قوانین مشخصی برای آن تعریف نشده است، آمیزه ای از نشانه های معنایی و نشانه های زیبایی شناسانه را در بیان معنا به خدمت می گیرند.

   شمایل و نشانه ها ، دلالت های صریح بصری  هستند که بیشتر به عناصر و اشیاء موجود در یک اثر هنری می پردازند و هنگامی که این دلالت ها به تفسیر و برداشت های شخصی می رسند بر دلالت های ضمنی یا تداعی کننده ، تاکید دارند و امکان نقد ، تاویل و تحلیل آنها را از سوی مخاطب فراهم می سازد.

     نشانه های دیداری به لحاظ تجسم عینی توسط مخاطب از فهم پذیری بیشتری برخوردارند ، لیکن چنانچه این نشانه ها مربوط به فرهنگ یا منطقه ی خاصی باشد نیاز به همراهی اطلاعات ، آگاهی یا همان  رمز گشایی دارد ، برخی ازاین نشانه ها می توانند از درون دارای ارزش های معنایی ، روایتی و یا مذهبی باشند، که غالبا توسط هنرمندان ِ هنر های تجسمی ، مورد بازنمایی قرار می گیرند. استفاده از  تمام یا بخش هایی ازاین عناصر و نمایه ها، به عنوان نشانه های ثانوی در  هنر های تجسمی  نمود می یابد و به خلق آثاری با درونمایه های معنوی می انجامد و تا آنجا پیش می رود که این زبان بیانی که نشانه ها را در دل خود جای داده ، به صورت محتوی و پیام ، متجلی می شود. بسیاری از این نشانه ها گاهی به تفسیر مجدد آن در قالب معنای ضمنی و محتوای باطنی می پردازند.

  عمل ارتباطی عمیق تر نشانه ها با فرهنگ و اجتماع بعنوان یک قالب بیانی ، موجب پدیدار شدن ارزش های نهفته در آن می شود. برخی از نشانه های مذهبی که جنبه های تاریخی و روایتی دارندبه دلیل  اینکه نمونه های عینی و واقعی نداشته اند بیشتر در ذهن ساخته و پرداخته می شوند ، و برخی هم حتی در نظام های کلامی باقی می مانند.

 

 

  هنرمند عکاس در مسیر انتقال اندیشه اش ، با استفاده از عناصر ساختاری ، بدنبال معنا ی عکاسانه نیز هست ، البته بایستی این را هم پذیرفت که یک نگاه و زاویه ی فردی که البته فراخ تر از یک نگاه عادی است ، نمی تواند تمامی واقعیت موجود  را عریان کند ، بلکه در کنکاشی فکری ما را به سوی  درک واقعیت ها رهنمون سازد. و از آنجا که اینگونه آثار موضوع مدار هستند ، با تکیه بر جنبه های درونی خود از معنای بیشتری هم برخوردارند. بیان معنا در عکاسی دارای هیچ قاعده ی مشخص و نظام مندی نیست بلکه این فرم ها ، اشیاء و نماد ها هستند که در ترکیبی هماهنگ  و همگرایی با یکدیگر  همچون واژه هایی که شعر  را می سازند، به تصویر معنا می بخشند. 

    تجّلی هنر دینی در آثاری که نگاه عمیق تری به محتوا دارند ، از بطن فرهنگ گرفته شده اند و هنرمندانی که برای بیان معنا به این موضوع می پردازند ، ابزاری کاملا فیزیکی و مادی در دست دارندو تلاش می کنند با درکی از معنویت دینی، ذهنیت و نگاه خود را برای انتقال احساس و بیان معنا به خدمت بگیرند .

   پرداختن به عمق محتوای معنوی در آثار عکاسی ، مخاطبین را که معمولا از دقت نظر بیشتری برخوردارند ، از لایه های فرهنگ به درون خود می پذیرد و در ارتباطی نزدیک تر به درک مفاهیم و پیام آن یاری می رساند. هنرمند عکاس در طی این فرایند، با استفاده از این عناصر مادی ، پیام های ذهنی را درقالب معنا تولید می کند و از این طریق به تبادل افکار و انتقال معنا میان افراد می پردازد.

 

     نماد های مذهبی تنها به خاطر ظاهر شان تقدس ندارند ،  بلکه بخاطر احساسی که  انسان در هنگام استفاده از  آنها پیدا می کند ، تقّدس می یابند. این نماد ها ، همچون علائم کوچکی مانند یک  انگشترو یا گردنبند  که نمود مذهبی دارند تا آویزه ها ، پرچم ها ، علم ها و ...که  در منازل و اماکن عمومی و مذهبی، و برگرفته از ریشه های  آئینی و دینی است ، به خاطر ظاهر زیبا و تزئین شده اشان مقدس نگشته اند ، بلکه واقیت های معنوی از درون آنها بر انسان تاثیر می گذارد و شرایطی را بوجود می آورد که ذهن مخاطب را بسوی درک معنویت ومفهوم آن فعّال نموده و حس متعالی تری را به وی القاء می کند.

 

نویسنده: ابراهیم بهرامی

ثبت: 1396/07/09
بازدیدها: 5830
بازگشت به لیست...

کتاب های عکاسی

کتاب های هنر

تجهیزات عکاسی

صنایع دستی ایران